حوالی کوچه ی زندگی

ساخت وبلاگ
بنام ِ..دم دمای آخر سال است و این سال کبیسه را به آرزوی داشتن  اوقاتی خوش و پربرکت با سلامتی وموفقیت در روزهای پیش رو ،پشت سر میگذاریمهر آنچه نیک وبد گذشت؛ ما درس هایمان را گرفتیمو آماده ایم ، قوی تر از قبل ، زندگی را ادامه دهیموتا فرصتی که مقدرست ، مهر بنوشیم و عشق را به دنیا پس دهیم..امیدوار حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 67 تاريخ : دوشنبه 30 اسفند 1395 ساعت: 11:53

بنام ِ...وصف کوچه های باران زدهشوق ِلبخند های پنهان به اعتماد ِشب به سوی تو می آیمپرکشیده از کبود ِخاطرهدست بسته در تنگنای فاصلهوحد ِخاموش بی قراریمصلوب ِحروفی بی اعتبارمنه شعر درمانمنه نام تو التیاممکه خطوط ِرنج را به پرسه های بی دلیلیک به یک میبافمبازمانده ام از سفراز کوچ ِگرمسیری ِعشقو در انجماد حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 29 اسفند 1395 ساعت: 1:43

بنام .."از جلو نظام ..."وقت مدرسه ، سر صف ، یادتان می آید؟دستمان را میگذاشتیم روی شانه ی نفرجلویی یعنی من هستم رفیق یعنی فاصله ام از تو قد ِیک دست ست قد ِآنکه اگر برگردی درست روبروی هم میشویم و لبخند میزنیم که آی حواست هست چقدر رفیقم؟..از جلو نظامیعنی من پشتت هستم رفیقیعنی دوستی به عقب و جلو بودن نی حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 55 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 23:36

بنام .."اینروزها بوی رفتن میدهد" چه سال که دارد میرود چه آنهایی که رفتن شان عین شوک ست ... در بهت و ناباوری زل میزنی به خبر رفتن شانبه اینکه مگر میشود اینقدر بی دلیل راهی شد؟..بی بهانه رفت؟..حالا هرروز با شنیدن خبر فوت عزیزی ، انگار تکه ای از ماهم میرود ، میرود که یادمان بماند این دنیارا هیچ ماندنی حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 23:36

بنام ..دکلمه " تو تنها بمان و بخند"راوی مهدی جمالی هان عزیز !چه خبر از آن حاشیه ی امن دور؟چه خبر از آن هوای شرجی ِفاصله ها ؟چه خبر از گم شدن ِقاصدک در دست ِباد؟چه خبر از فراموشی ها ، تنهایی ها؟باز گرد به متن بی دلیل ِعشق به شوروشی ِملتهب ِعاشقانه هابه مکث ِشب در بطن ماهبه بی قراری ِواژه هابازگرد و د حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 70 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 23:36

بنام ِ...آدم ست دیگر؛ دلش از بعضی ها میگیرد ... اصلا دل یعنی همین ... که بگیرد ، که تنگ شود، که پر دربیاورد ، شور بزند ، دوست بدارد ،قنج برود و .... اما امان از آن وقت هایی که آدم دلش از کسی بگیرد ... آنقدر گرفته ،که میشود اندازه ی هزار بغض مانده درگلو ، میشود قدم های سنگین ، میشود بی حوصلگی های ممت حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 57 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت: 20:26

بنام ِ..آدم ست دیگر دلش لک میزند برای یک نفرضعف رفتن،برای عاشقی کردن، برای اینکه صبح و شب کسی را دوست داشته باشدو اولین وآخرین کلماتش را به او بگوید..،برای بی حوصلگی هایش ،بهانه هایش،برای خندیدنی از ته دل  ،برای یه حال خوش ِ باهم داشتن..آدم ست دیگر تنهایی هرچقدر احساس آرامش داشته باشد باز جای خالی بزرگی دارد ،جای خالی در صندلی روبروی کافه ، جای خالی در قدم زدنهای زیر باران، جای خالی در سکوت کردن و تماشا ....جای خالی ِهمراهی ها..جای خالی دوست داشتن کسی، چقدر بزرگ ست ...حتی اگر زخم های بسیاری از آن دیده باشد .آدم است دیگر دم دمای بهار وسوسه ِعشق بدجور به دلش می افتد ، انگار نمیشود از عاشقی ِزمین و زمان و بهارعقب ماند از شکوفه های ِسر ِشاخه ها و سرخوشی ِشمعدانی ِتروتازه، لب ایوان حیاط... آدم دلش یک ماندن میخواهد ، یک دل سپردن ...و خاطره هایی که پیوند میخورد با بهار ..حالا این دل و این فصل عاشقی ... آدمی و معجزه ی ِبهار .نیلوفرثانی15 اسفند95کانال شعر ها و نوشته های نیلوفرثانیhttps://t.me/niloofarsanipoem حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 74 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 15:23

بنام ِ...تن از آغشتگی ِعشقمیشویمدر بستری از تلخی ِپرپر شدن ِیک رویاسنگ بر طاق ِدلم می کوبمچشم درکاسه ی خود خونبارحرفی از تبریک بر پیکر جانداده ی ِشعر باقی نیستاین ساعت ِمانده بر بوی کافورتکراردر دیدار شب و خنجر تنهاییاین گله به شوق ِگرگ خودبیدار ..نیلوفرثانی17اسفند 95 حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 57 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 15:23

بنام ِبعضی آدمها ، "هرکسی" نیستند ، نه اینکه خیلی بشناسیم شان یا خیلی نزدیک و صمیمی باشند ، نه .. حتی در یک دیدار کوتاه یا چندخط نوشته هم میشود فهمید بعضی از آدمها ،" هرکسی" نیستند ، از آن هر کسی هایی که میدانی همیشه یکی از مهمترین فاکتورهای هر کارشان ، " همینطوری " ست .. همینطوری پیام میدهند،همینطوری حرف میزنند ، سوال میکنند ، وخلاصه اغلب مواقع در برابر چرا؟ میگویند همینطوری ...یا همان کسانی که خودشان هم نمیدانند چه میخواهند و چه میکنند ، نه انرژی خاصی دارند نه حس نابی .. از سر کنجکاوی و سرگرمی حواس شان به آدم میافتد. اما بعضی آدمها ، که از بین خیلی ها ، دلت میخواهد همکلامشان شوی یا وقتی همراه شانی احساس ِخوبی داری ،" هرکسی "نیستند ..انرژی ِهم طیفی دارند که جذبشان میشوی ، دلت میخواهد بی آنکه چندان هم نمی شناسی اش اما برایش بنویسی ، حرف بزنی و حالش را بدانی و آنهاهم برایت بگویند ... بعضی از آدمها، عین نقطه های درخشانی در فضای زندگی مان هستند .. هرچقدرهم حواست مشغول باشد بازهم عبور و حرکت شان را میبینی و  دلت روشن میشود از همه ی بی تفاوتی ها و تاریکی هایی که دورتادورت فراوان ست آنه حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 17 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 16:22

بنام ِ..من صبورم به ماهی که نمی آید بر ایوانمبه بارانی که نمی بارد به خاکمبه همهمه ای که بر شعر ِچشم تو می تازدبه خط خطی هایی که در رسم ِخیال تو می افتدمن صبورم وجب به وجب ِسرزمین تورا می بویمبه هزار زخم و دلشورهردی از عبور تو میجویم وپرسه هایم در انبوه ِسایه هامجاورتی از نور تا کجاپرنده های ِمدهوش و بی قرارتا آخرین پر به سوختنبی نشانی از شعله هامن صبورمدر تکریم ِاین بودگی که نفس را بی عشق اگر بماند بوی نا میگیرد زندگی و در سکوت ِخورشید غایبتمام میشود هرچه حضوربی هیچ نصیب..من صبورم هنوزومشتم پیش تو باز استبه بوی عشق و یاسو قاصدک های ِمسافرحافظه های ِازتو سرشار به افق های دوربه رقص باد و نیلوفران نور"تورا چشم درراهم هنوز "نیلوفرثانی19 بهمن 95پ.ن: این زمستان که نه ، شاید بهار بیایی ... حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 36 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 16:22

بنام ِدیده اید آدمها خیلی چیزهارا ازهم "وا می گیرند" انگار نفس شان به نفس هم بند ست ...انگار زنجیره هایی هستند که بهم متصلند..حالا میخواهد این وا گیری سرماخوردگی باشد یا تنهایی شانخنده باشد یا اندوه شان...کمتر کسی میتواند بجز این باشد ....دیده اید کنار کسی باشید که همیشه میخندد و مهربانی می کند ، شماهم وا میگیرید و لبخند میشود نقش ِمدام چهره اتان ..ومهربانی رنگی از وجودتان...کسی بنالد و غر غر کند ، آدمی میشویم غرغرو و شاکی..یاآدمی که موفق ست و پرتلاش ، موفقیت و پویایی را منتقل میکند..آدمی که عاشق ست و عشق را در همه احوالش میشود دید، نمیشود مبتلا نشد..  عشق میدود در جانمان و شور می اندازد به دلمان و آلوده ی دوست داشتن و مهر ورزیدن میشویم...کینه و اندوه و شکست،بی احترامی و بی تفاوتی هم همین حال را دارد ، آموختن و فکرکردن و گشاده رو بودن ،گذشت و غرور،هم... حواسمان باشد آدمها ازهم وا می گیرند ....شما باشید کدام را انتخاب میکنید؟نیلوفرثانی22 بهمن 95متن نوشت /کانال تلگرامکانال شعرها و نوشته های نیلوفرثانیhttps://t.me/niloofarsanipoem حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 44 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 16:22

بنام ِ...خندیدی و منبه انعکاس ِماه برلبانت خیره ماندمو فکرمیکردم چند سیاره ی دیگر از روشنایی اتبه تو خیره اند ...فاصله معیارش بیشتروقتی چشم هم برای دیدنت لکنت دارد و دهان گس تروقتی برای چشیدنتتلخ کام ست اینجا کسی به فکردرد ِدیگری نیستهرکس مشغول ِشُستن ِزخم های ِخویش ستنیلوفرثانی25 بهمن 95 حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 39 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 16:22

بنام ِ..زیباجانخوب شد تو آمدیو عشق بر سینه ام درخشیدبر پیشانی ام ماه شدو لبخندی ابدی برایم ساخت حالا هرکسی مرا می بیند میداند درمن اتفاقی ست که تا دنیا دنیاست چراغ ِدلم را روشن نگه میداردخوب شد تو آمدی زیباجان ..نیلوفرثانی28 بهمن 95 حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 16:22

بنام ِ...بعضی آدمها خود را بابت دوست داشتن سرزنش میکننددوست داشتن کسی که دیگر نیست ، یا رابطه ای که مدتهاست تمام شده ... و یا حتی دوست داشتن های یک طرفه ..بعضی آدمها فراموش میکنند دوست داشتن اگر از صمیم دل باشد هرگز جای سرزنش ندارد حتی اگر به رنج وجدایی رسیده یا اگر توجهی که باید، به آن نشده ست ..دوست داشتن کسی نیاز به پنهانکاری ، شرمندگی و بازخواست ندارد ؛نمیشود "به دل دستور داد " ،نمیشود دوست داشتن را سرکوب کرد،نمیشود برای خوش آمدن دیگری ، دست به انکار زد..بپذیریم دوست داشتن هرچقدر که باشد زیباست ... محترم ست ،نه جنگ میخواهد ،نه حذف ...نه تیغ ست نه خار، خودش اگر ضعیف شود میرود .. اما تا وقتی قدرتمندست ،باید نگهش داشت ..اگر کسی را دوست دارید ، و در زندگی شما نیست ، تهدیدش ندانید ... آنچه باقی مانده تنها حس ِدوست داشتنی ست که نیروی ِمعجزه ی خودش را دارد  ... شاید ندانید اغلب ما دوست داشتن را برای حسش میخواهیم نه برای کسی ، دوست داشتن ،حس قشنگی ست که شعله ی درونمان ست و گرم نگه مان میدارد ..بگذارید دلتان تا تنورش گرم ست ، روشن بماند ..نیلوفرثانی2اسفند 95کانال نوشته ها و شعرهای نیلو حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 57 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 16:22

بنام...میگوید : "هر کسی رو باید به اندازه ی خودش دوست داشت.."میگویم : اندازه ی هرکس چقدرست؟تو میدانی؟تو بلدی اندازه ی هرکسی را تخمین بزنی ؟پیدا کنی؟اصلا مگر میشود اندازه ی آدمهارا فهمید؟چقدر باید بشناسیمشان تا اندازه ی اشان دستمان بیاید؟تازه اگر خطا نکنیم و درست بشناسیم...حالا اگر اندازه اشان را هم فهمیدیم ازکجا معلوم دوست داشتن ما قدش باشد؟به اندازه باشد؟نه بگمانم نمیشود ..این راهش نیست .هرکسی را باید "به اندازه ای که دلمان میگوید دوست بداریم"او خود حقیقت یاب ِعمیقی ست ...با منطق و احساس و آگاهی ِخودش پیش میرود ....نه؟نیلوفرثانی4 اسفند 95پ.ن: سپاس از همراهی دوستی گرانقدرکانال شعر ها و نوشته های نیلوفرثانیhttps://t.me/niloofarsanipoem حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 5 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 16:22

بنام ِ...روزهایی هست که نه صدای درد رساست و نه صدای لذت .. همه چیز آرام آرام از کنار زندگی عبور میکند .گمان میکنی همه چیز روبراه است اما گویی این روالی یکنواخت و قدرتمند ،دستت راگرفته و با خود میبرد ..نه توانی برای برهم زدن نه اشتیاقی ، آنقدر احساس خستگی میکنی که میخواهی فقط زمان بگذرد وچه بهتر چنین آرام ..اما شاید گاهی همان صدای رنج ، حرکتی را بیافریند که این روال برهم بخورد یا لذتی که شورانگیزست ...و معنای زندگی شود ..در حاشیه ی امن اگر به غوطه وری در روزمرگی بینجامد ، بی حس ست ... واین دوراز کیفیت ِانسانی ست ..نیلوفرثانیروزنوشت کانالکانال شعر ها و نوشته های نیلوفرثانیhttps://t.me/niloofarsanipoem حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 16:22

بنام ِ...از یک جایی به بعد آدمها دیگر کمتر اشتباه میکند ... حتی اگر از نظر خودشان و دیگری اینطور به نظر برسد که اشتباه بزرگی را در تصمیم ها و انتخاب هایش دارد ... آدمها از جایی به بعد دیگر آنقدر تجربه و برآیند منطق و احساس شان قوی میشود که هر آنچه تصمیم بگیرند ، نزدیک ترین وضعیت با توجه به شخصیت شان ست ..از جایی به بعد دیگر اشتباهی وجود ندارد ، آزمون و خطا به حداقل میرسد و نیرویی در افراد رشد پیدا میکند که قدرتمندانه منطبق با ذهنیت و درون آنها به ظهور میرسد ... این تصور نادرستی ست که انتظار داشته باشیم آدمها تصمیم گیری هایشان اگر به نظر ما اشتباه می آید بار آخرست ... بلکه بارها و بارها تکرار خواهد شد ...تنها ممکن است در جزئیات متفاوت باشد ..بنابراین ، اگر در مواجه با رفتار ، تصمیم و برخوردی از کسی قرار میگیرید که گمان میکنید اشتباه ست ، این ذهنیت را اصلاح کنید که او آنچه را انتخاب میکند که در طی زمان ناخوداگاه و درون او ، آنرا پذیرفته و با آن منطبق شده ست و مناسب ترین میداند .. حواسمان باشد از جایی به بعد "اشتباهی " وجود ندارد .. هرچه هست عین حقیقت ِفرد ست ..نیلوفرثانی9 اسفند95کانال شع حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 30 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 16:22

بنام ِ..مرا بگو که به ساحت ِخیال ِتوتن می سایمو به حضور ِممتد ِتودل می بازممرا بگو  که دستم اگرچه به لمس ِتطیهر ِتونمیرسددر سرانگشت هایمفقط نام تو آواز میشود در آئینه ام درخششی جز برق نگاه ِتو نیستهربار می بارم و ازنوبه دریای ِتو در می آمیزممن دست از گریستن ِشعردر هول ِنبودنت برمیدارمتو دست از شستن ِزخم هایمدرشوره زار ِخاطرهمن از ارتفاع ِبی تو می لغزمتو پر میکشی به آخرین شاخهجای دیگر از عشق شاید پیدا شود جایی که ندارد هیچ نشانی ازفاصله..نیلوفرثانی12اسفند95پ.ن: شاید به این دنیا قد ندهد، روزی که نباشد هیچ فاصله .. حوالی کوچه ی زندگی...
ما را در سایت حوالی کوچه ی زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1kucheyezendegi8 بازدید : 37 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 16:22